.

.

موتور سواری :دی

چند روز پیش برای اولین بار سوار موتور شدم و دستامو محکم دور میم حلقه کردم! اولش یکم ترس و هیجان قاطی رو تجربه کردم ولی بعدش ترسم ریخت و دوتایی نصف شب زده بودیم زیر آواز :)))) چقدر بیخیال از هر دری خوندن، اونم ترک موتور کیف میداد و نمی‌دونستم :دی دو روز بعدش رفتیم یه جای خلوت و من موتور سواری رو یاد گرفتم! حالا بماند که یکی دوبار نزدیک بود برم قاطی باقالیا و ... 

 

+ شکر :)

+ اسم موتورمونو گذاشتم بلو ^_^ آخه آبیه بچم :)

۰ 🌱
Erfan & Mlychk